کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرم و تر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گرم تاز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] garmtāz آنکه بهشتاب تاخت کند؛ گرمتازنده.
-
گرم خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گرمخان› garmxānae ۱. جای گرم.۲. خانۀ گرم.
-
گرم خیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] garmxiz گرمخیزنده؛ چستوچالاک؛ تیزرو.
-
گرم دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، اسم) [قدیمی، مجاز] gormdār غصهدار؛ اندهگین.
-
گرم دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] garmdel دلگرم؛ مطمئن؛ قویدل.
-
گرم رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] garmro[w] ۱. تندرو؛ روندۀ بهشتاب.۲. (تصوف) سالکی که با شورواشتیاق در طلب مقصود بکوشد: ◻︎ چنان گرمرو در طریق خدای / که خار مغیلان نکندی ز پای (سعدی۱: ۸۳).
-
گرم کین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گرمکینه› [قدیمی، مجاز] garmkin آنکه کینهای سخت دارد.
-
دسی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décigramme] desigeram واحد اندازهگیری جرم، معادل یکدهم گرم.
-
میلی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: milligramme] miligeram واحد اندازهگیری وزن، برابر با یکهزارم گرم.
-
نیم گرم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nimgarm آنچه نه داغ باشد نه سرد؛ ولرم.
-
سانتی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centigramme] sāntigeram واحد اندازهگیری جرم، معادل یکصدم گرم.
-
جستوجو در متن
-
مزاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مِزاج، جمع: امزجَة] me(a)zāj ۱. وضع دستگاه گوارش؛ وضع معده و روده.۲. [مجاز] مجموعه کیفیتهای جسمی و روحی.۳. (طب قدیم) هرکدام از کیفیتهای چهارگانه در بدن انسان یا مواد خوراکی که عبارت است از: سرد، گرم، خشک، و تر.۴. [مجاز] سرشت؛ طبیعت.۵. ...
-
سیاقةالاعداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ادبی) siyāqatol'a'dād در بدیع، آوردن پشتِسرِهم چند اسم در یک جمله یا بیت که بعد یکایک آنها را وصف کند، مانند این شعر: دارم در انتظار تو ای ماه سنگدل / دارم ز اشتیاق تو ای سرو سیمبر ـ دل گرم و باد سرد و غم افزون و صبر کم / رخ ...
-
چهارطبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] čahārtab' ۱. (طب قدیم) مزاجهای چهارگانه که در بدن انسان یا در مواد خوراکی در اثر فعلوانفعال متقابل در بدن ظاهر میشود و عبارتند از گرمی، سردی، خشکی و تری (حرارت، برودت، یبوست؛ رطوبت): ◻︎ طبایع تر و خشک و گرم است و سرد / مرکب...