کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گراز وحشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ساد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sād خوک وحشی؛ گراز.
-
گرازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گراز› [قدیمی] gorāze ۱. (زیستشناسی) خوک وحشی.۲. (صفت نسبی، منسوب به گراز) [مجاز] دلیر، مانند گراز.
-
خوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: xūk] xuk ۱. (زیستشناسی) پستانداری سمدار، با پوزۀ کشیده، بدن پُرچربی، پوست ضخیم، دست و پای کوتاه، و چشمهای کوچک.۲. (پزشکی) [قدیمی] = خنازیر〈 خوک دریایی: (زیستشناسی) = دلفین〈 خوک وحشی: (زیستشناسی) = گراز