کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاوصندوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاوصندوق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. معرب] gāvsando(u)q صندوق بزرگ فلزی نسوز برای نگهداری پول، اشیای گران قیمت و اسناد.
-
جستوجو در متن
-
دزدگیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) dozdgir ۱. وسیلهای که در اشیاء گرانبها از قبیل خودرو، ملک، یا گاوصندوق کار گذاشته میشود و در اثر تماس یا قطع و وصل شدن نور به صدا درمیآید.۲. [منسوخ] کسی که دزد را دستگیر کند؛ دزدگیرنده؛ دزدبگیر.