کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پنج گانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) panjgāne ۱. پنجتایی.۲. [قدیمی] نمازهای واجب.
-
سه گانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) segāne ۱. تشکیلشده از سه عضو؛ سهتایی.۲. [قدیمی] سه جام شراب که صبح بنوشند؛ ستا و ثلاثۀ غساله: ◻︎ غلام همت آنم که چون نزاری مست / پس از دوگانهٴ ایزد سهگانهای گیرد (نزاری: مجمعالفرس: ۱۶۲۶).
-
جستوجو در متن
-
فلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: افلاک] falak ۱. سپهر؛ گردون.۲. (نجوم) هریک از طبقات هفتگانه یا نهگانۀ آسمان.
-
ثلاث
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] salās سهگانه.
-
ثمانیه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ثمانیَة] [قدیمی] samāniye هشتگانه.
-
فلک البروج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (نجوم) [قدیمی] falakolboruj فلکی که برجهای دوازدهگانه در آن جای دارند.
-
پنج حس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] panjhes[s] حواس خمسه؛ حواس پنجگانه.
-
راست پنجگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) rāstpanjgāh از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی.
-
شور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) šur از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی.
-
یویو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) yoyo نوعی اسباببازی بچهگانه.
-
بویایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر، اسم) (زیستشناسی) buyāy(')i از حواس پنجگانه که بوها را درک میکند؛ شامه.
-
حواری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حواریّ، جمع: حواریون] havāri هریک از یاران دوازدهگانۀ عیسی.
-
حواریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حواریّون، جمعِ حواریّ] havāriy[y]un یاران دوازدهگانۀ حضرت عیسی.
-
سل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sol] (موسیقی) sol پنجمین نت از نتهای هفتگانۀ موسیقی.