کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [یونانی] gāmā حرف سوم الفبای یونانی.
-
جستوجو در متن
-
رادیواکتیویته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: radioactivité] (فیزیک، شیمی) rād[i]yo'aktivite تجزیۀ عناصری مانندِ رادیوم، اورانیوم، و پلونیوم که تشعشعات آلفا، بتا، و گاما ایجاد میکنند.
-
رادیواکتیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: radioactive] (فیزیک، شیمی) rād[i]yo'aktiv جسمی که دارای خاصیت رادیواکتیویته یا تشعشعات اتمی از قبیل اشعۀ آلفا، بتا، و گاما است مانندِ رادیوم، اورانیوم، توریوم؛ پرتوزا.
-
اشعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اشعَّة، جمعِ شُعاع] (فیزیک) 'aša'[']e پرتو.〈 اشعهٴ ایکس (مجهول، رنتگن): (فیزیک) پرتوهای نور با طول موج کوتاه که در پرتونگاری از آن استفاده میشود〈 اشعهٴ کیهانی: (فیزیک) تشعشعات دارای انرژی و قابلیت نفوذ که از فضای خ...