کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گازدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گازدار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی. فارسی] gāzdār دارای گاز: نوشابهٴ گازدار.
-
جستوجو در متن
-
لیموناد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: limonade] limunād نوشابۀ گازدار که با آبلیمو و شربت قند درست میکنند.
-
نوشابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nušābe ۱. نوعی نوشیدنی شیرین و گازدار.۲. [قدیمی] آب گوارا.۳. [قدیمی] شربت.〈 نوشابهٴ الکلی: مشروب الکلی؛ عرق.
-
سودا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: soda] so[w]dā ۱. نوشابۀ گازدار حاوی گازکربنیک.۲. مادۀ قلیایی سفیدرنگ، بیبو و تلخ که در صنایع شیشهسازی و مواد غذایی بهکار میرود؛ آب سودا.