کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گارد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گارد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: garde] gārd ۱. (نظامی) عدهای از افراد نظامی که مٲمور محافظت و نگهبانی از محلی یا کسی باشند.۲. (نظامی) گروهی از افراد نظامی که برای شرایط ویژهای آموزش دیدهاند: گارد احترام، گارد ضد شورش.۳. (ورزش) حالتی که ورزشکاران رشتههایی چون کشت...
-
جستوجو در متن
-
مرزداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) marzdāri ۱. نگهبانی از مرز.۲. (اسم) ادارهای که به کارهای مرزداران رسیدگی میکند.۳. (اسم) [منسوخ] ادارۀ گارد سرحدی.