کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیش فدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اخلاص کیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [منسوخ] 'exlāskiš دارای اخلاص و خلوصنیت؛ ارادتمند.
-
پرخاش کیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] parxāškiš آنکه همیشه در جنگ و پیکار است؛ جنگجو؛ پرخاشجو: ◻︎ بگویش که ما را چه آمد به پیش / از این نامور مرد پرخاشکیش (فردوسی۲: ۱۰۳۷).
-
پهلوی کیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] pahlavikiš آنکه کیش ایرانیان باستان دارد؛ زردشتی: ◻︎ رها کردی آن پهلویکیش را / چرا ننگریدی پسوپیش را (اسدی: ۵۵).
-
راست کیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] rāstkiš کسی که از روی راستی و درستی به کیش و مذهب خود پایبند است؛ آنکه عقیدۀ مذهبی راست و درست دارد؛ راستدین.
-
ستم کیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] setamkiš ظالم؛ ستمگر.
-
هم کیش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) hamkiš دو تن که یک دین و یک مذهب داشته باشند؛ هممذهب.