کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُپه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kappe ظرفی چوبی که برای کارهای ساختمانی در آن خاک یا گل میریزند.
-
کپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) koppe =کبه
-
واژههای همآوا
-
کپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kappe ظرفی چوبی که برای کارهای ساختمانی در آن خاک یا گل میریزند.
-
کپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) koppe =کبه
-
جستوجو در متن
-
کوپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kop[p]e = کُپه
-
کبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کپه، قبه› [قدیمی] kobbe ۱. برآمدگی چیزی.۲. هرچیزی که روی هم ریخته و از زمین برآمده باشد، مانند کپۀ خاک.۳. [قدیمی] شاخ حجامت.