کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مُمالِ کراء] [قدیمی] keri = کرایه
-
واژههای همآوا
-
کری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مُمالِ کراء] [قدیمی] keri = کرایه
-
جستوجو در متن
-
ناشنوایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nāšenavāy(')i کری.
-
صمم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] samam کر شدن؛ کری.
-
تصامم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasāmom خود را به کَری زدن؛ خود را کَر وانمود کردن.
-
وقر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] vaqr ۱. سنگینی.۲. [مجاز] سنگین و باوقار بودن.۳. [مجاز] بردباری.۴. (پزشکی) [قدیمی] سنگینی گوش و کری.
-
سیفلیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: syphilis] (پزشکی) siflis بیماری واگیردار، موروثی، و مقاربتی که بهوسیلۀ زخمهای روی آلت تناسلی مشخص میشود و دردهای مفصلی، اختلالهای عصبی و ریوی، فلج، کری، و کوری از عوارض آن میباشد؛ سیفیلیس؛ کوفت.