کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَر و لال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: karr, kar] kar کسی که گوشش نمیشنود؛ ناشنوا.
-
کر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kar زور؛ قوه؛ تابوتوان: ◻︎ مَلِک آن باشد کاو را به سخن باشد دست / مَلِک آن باشد کاو را به هنر باشد کر (فرخی: ۱۰۶).
-
کر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cor] (موسیقی) kor ساز بادی برنجی پیچدرپیچ شبیه شیپور که دارای پیستون است.
-
کر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: choeur] kor ۱. عدهای خواننده که با هم آواز میخوانند.۲. آواز دستهجمعی.۳. قطعۀ آوازی گروهی، برای یک یا چند صدا.
-
جستوجو در متن
-
صم بکم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) sommonbokm [عربی: صمٌ بکمٌ]۱. کر و لال: ◻︎ زبانبریده به کنجینشسته صمٌ بکم / به از کسی که زبانش نباشد اندر حکم (سعدی: ۵۳).۲. [مجاز] خاموش؛ ساکت.۳. (قید) با حالت خاموشی و سکوت؛ خاموش.