کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوچکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوچکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kuča(e)ki ۱. کوچک بودن.۲. خردی.
-
جستوجو در متن
-
خردگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] xordegi خردی؛ کوچکی.
-
ریزگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rizegi خردی؛ کوچکی.
-
صغارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: صَغارة] [قدیمی] sa(e)qārat کوچکی؛ خُردی.
-
انفیه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [منسوخ] 'anfiyedān ظرف کوچکی که در آن انفیه نگاه دارند.
-
قهوه خوری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qahvexori فنجان کوچکی که با آن قهوه میآشامند.
-
خردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xordi ۱. کوچکی.۲. کودکی.
-
مشگیزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) mašgize کیسۀ کوچکی که در سربرگهای بعضی گیاهان است.
-
ورشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ورشتک، وشترک، وشرک› [قدیمی] varšak کیسۀ کوچکی که در آن دارو میریزند.
-
سرمه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sormedān کیسۀ کوچکی که در آن سرمه میریزند.
-
قلم تراش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] qalamtarāš چاقوی کوچکی که با آن سر قلم را میتراشند.
-
پیشا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) pišā نت کوچکی که پیش از نتهای اصلی قرار میگیرد.
-
سره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سرَّة، جمع: سُرّات و سُرَر] [قدیمی] sorre گودی کوچکی که روی شکم انسان است؛ ناف.
-
بوته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bute ظرف کوچکی که در آن طلا و نقره ذوب میکنند؛ بوتۀ زرگری.