کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کور موصلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب کور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ābkur ۱. آنکه از آب بیبهره است.۲. آنکه به کسی آب ندهد.۳. [قدیمی] خسیس؛ لئیم.
-
اجاق کور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی. فارسی] [عامیانه، مجاز] 'ojāqkur کسی که بچهدار نمیشود؛ بیفرزند.
-
دل کور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] delkur ۱. کودن.۲. بیذوق.۳. تیرهدل.
-
روز کور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ruzkur آنکه نمیتواند در روز ببیند.
-
نان کور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مجاز] nānkur ۱. نمکنشناس؛ حقناشناس؛ نمکبهحرام.۲. [قدیمی] بخیل؛ دونهمت.