کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوره راه کوره جاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
راهسازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) rāhsāzi ساختن راه و جاده؛ جادهسازی.
-
راهداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rāhdāri ۱. نگهبانی راه؛ محافظت جاده.۲. باج راه؛ باج و مالیاتی که در راه از مسافر گرفته شود.
-
جاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جادَّة] jād[d]e ۱. راه وسیع و بزرگ؛ شاهراه.۲. راه وسیع عمومی در خارج شهر.
-
شاهراه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šāhrāh راه وسیع؛ جاده؛ خیابان یا جادۀ اصلی که محل آمدورفت همۀ مردم باشد.
-
مسیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] masir ۱. معبر؛ گذرگاه؛ راه؛ جاده.۲. (اسم مصدر) رفتن؛ روان شدن.۳. (اسم مصدر) سیروگردش.
-
هنجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] hanjār ۱. [مجاز] راهوروش؛ طرز و قاعده.۲. [قدیمی] راه؛ طریق؛ جاده: ◻︎ ز هنجار دیگر درآمد به روم / فروماند گنج اندران مرزوبوم (نظامی۵: ۸۹۸).۳. [قدیمی، مجاز] راه راست.
-
راه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: rās, rāh] ‹ره› rāh ۱. هرجایی از زمین که مردم از آنجا رفتوآمد کنند؛ محل عبور؛ گذرگاه؛ جاده.۲. قاعدهوقانون.۳. رسموروش.٤. کرّت و مرتبه.٥. (موسیقی) [قدیمی] نغمه و آهنگ.٦. (موسیقی) [قدیمی] مقام؛ پرده.〈 راه افتادن: (مصدر لازم) ‹به را...