کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کودنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بی خردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bixeradi بیعقلی؛ کودنی.
-
پخمگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) paxmegi کودنی؛ کمهوشی.
-
غباوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غباوة] [قدیمی] qabāvat کودنی؛ کمهوشی؛ کمعقلی.
-
بیهوشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bihuši ۱. بیهوش بودن.۲. کندذهنی؛ کودنی.
-
بلادت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بلادة] [قدیمی] balādat ۱. کندفهم بودن؛ کندذهن بودن.۲. کندذهنی؛ کودنی.
-
بلاهت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بَلاهة] balāhat از حیث رٲی و عقل ضعیف شدن؛ نادان شدن؛ نادانی؛ کودنی؛ ضعف عقل.
-
جلافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: جَلافة] [قدیمی] je(a)lāfat ۱. جلف بودن؛ سبکی.۲. درشتخویی.۳. بیمغزی؛ کودنی.
-
کانایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kānāy(')i نادانی؛ کودنی: ◻︎ من سخن گویم تو کانایی کنی / هر زمانی دست بر دستی زنی (رودکی: ۵۴۰).
-
غرچگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] qarčegi ۱. نادانی؛ کودنی.۲. ناتوانی مرد در بچهدار شدن؛ غرچه بودن: ◻︎ پذیرفت سامش ز بیبچگی / ز نادانی و ریوی و غرچگی (فردوسی: ۵/۳۴۵).