کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کهیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) kahir عارضهای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرمهای تزریقی، یا داروها بهطور ناگهانی بهصورت برآمدگیهای سرخرنگ و خارشدار در پوست بدن ظاهر میشود.
-
جستوجو در متن
-
کئیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) ka'ir = کهیر
-
افدرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ephedrin] (پزشکی) 'afedrin الکلوئید بلوری یا مصنوعی گیاه افدرا که در شوکهای جراحی و معالجۀ تب یونجه، آسم، و کهیر به کار میرود.
-
آلرژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: allergie] (پزشکی) 'ālerži ۱. دستگاه ایمنی بدن.۲. واکنش در برابر بعضی مواد غذایی، دارویی، و واکسن که با علایمی چون خارش، کهیر، شوک، التهاب، عسطه، و آبریزش همراه است.