کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kang ۱. (زیستشناسی) بال مرغ؛ بال.۲. شاخۀ درخت.
-
کنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ke(a)ng ۱. قویهیکل؛ قویجثه.۲. امرد و بیشرم: ◻︎ گه گریبانم بگیرد قحبهای / گاه کنگی بشکند دندان من (سعدی: لغتنامه: کنگ).