کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کم خونی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) kamxuni بیماری ناشی از کم شدن گلبولهای قرمز خون که با عوارضی مانند رنگپریدگی، سردرد، و اختلال دستگاه گوارش همراه است.
-
کم دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] kamdel کمجرٲت؛ ترسو.
-
کم رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ پررو] [مجاز] kamru باشرم.
-
کم زده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] kamzade ۱. کسی که حقیر و فرومایه بهشمارآمده.۲. کمبخت.۳. آواره؛ سرگشته.
-
کم زن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کمزده› [قدیمی، مجاز] kamzan ۱. سهلانگار.۲. بیدولت؛ بیاقبال: ◻︎ با دو سه کمزن مشو آرامگیر / مقبل ایام شو و کامگیر (نظامی۱: ۸۲).۳. کسی که در قمار همیشه میبازد.
-
کم سال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kamsāl خردسال؛ جوان.
-
کم سو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کمسوی› [عامیانه] kamsu ۱. کمنور؛ کمروشنایی.۲. ویژگی چشمی که دیدش ضعیف است: چشمهای مادربزرگم کمسو بود.
-
کم طاقت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [عامیانه] kamtāqat دارای تابوتوان اندک.
-
کم طالع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] kamtāle' کمبخت؛ بدبخت.
-
کم ظرف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [مجاز] kamzarf ۱. کمحوصله.۲. کسی که لیاقت و کفایت کار مهم ندارد.
-
کم عقل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] kam'aql کمخرد؛ احمق؛ ابله.
-
کم عمر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] kam'omr آنکه کم عمر کند و زندگیش کوتاه باشد.
-
کم عمق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] kam'omq ویژگی جایی یا چیزی که گودی آن کم باشد.
-
کم عیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] kam[']ayār ویژگی مسکوک زر که عیارش کم باشد؛ زر قلب؛ ناسره: ◻︎ زآنجا که پردهپوشی عفو کریم توست / بر قلب ما ببخش که نقدیست کمعیار (حافظ: ۴۹۸).
-
کم قدر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] kamqadr دارای قدر و ارزش اندک.