کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کمر) kamari ۱. مربوط به کمر: سلاح کمری.۲. [عامیانه، مجاز] ویژگی کسی که از برداشتن بار سنگین کمرش آسیب دیده یا خمیده باشد.
-
جستوجو در متن
-
پارابلوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: parabellum] pārāblom نوعی سلاح کمری.
-
ششلول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (نظامی) šešlul نوعی اسلحۀ کمری با جای شش فشنگ؛ رولور.
-
فانوسقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] ‹فانسقه› (نظامی) fānosqe کمربند یا حمایل چرمی که در خانههای آن فشنگ، سرنیزه، قمقمه، سلاح کمری، و مانند آن قرار میدهند.
-
کلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: colt] (نظامی) kolt نوعی اسلحۀ کمری که جای چند فشنگ دارد. Δ سازندۀ آن ساموئل کلت، مخترع امریکایی (۱۸۱۴ ـ ۱۸۶۲ میلادی) بود، که نخستین تفنگ را که چند فشنگ در آن جا میگرفت، ساخت.
-
پیستوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pistolet] pistule ۱. نوعی رنگپاش به شکل هفتتیر.۲. نوعی خطکش منحنی.۳. نوعی اسلحۀ گرم کمری.