کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلون در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تنبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tambe کلون در؛ چوب پشت در.
-
غلق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qalaq ۱. قفل یا کلون در.۲. در بزرگ.
-
بسکله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بشکل، بشکله، بشکنه› [قدیمی] baskele چوبی که پشت در خانه بیندازند که در بسته شود؛ کلون پشت در.
-
فردر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فردره، فرادر› [قدیمی] fardar چوبی که برای جلوگیری از باز شدن در، پشت آن قرار میدادند؛ کلون.
-
مدنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برنگ› [قدیمی] madang ۱. کلید یا دندانۀ کلید.۲. چوب پس در؛ کلون.
-
فلجم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فلج› [قدیمی] faljam قفل؛ کلون در؛ کلیدان؛ زنجیر پشت در: ◻︎ در به فلجم کرده بودم استوار / وز کلیدانه فروهشته مدنگ (علیقرط اندکانی: شاعران بیدیوان: ۳۲۴)
-
فانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پانه، فهانه، پهانه› [قدیمی] fāne ۱. = بِغاز۲. چوب پشت در؛ کلون: ◻︎ تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو: ۴۲).
-
کده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم)[قدیمی] kode ۱. (زیستشناسی) زبان کوچک که بیخ حلق قرار دارد.۲. چوبی که پشت در میانداختند تا باز نشود؛ کلون: ◻︎ باز کردم در او شدم به کده / در کلیدان نبود سخت «کده» (طیان: شاعران بیدیوان: ۳۱۹).
-
فروند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] farvand ۱. (نظامی) واحد شمارش هواپیما، کشتی، هلیکوپتر، و مانند آن: سه فروند هواپیما.۲. سکان کشتی.۳. چوبی که پشت در قرار بدهند که در باز نشود؛ کلون.
-
کلند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] ko(a)land ۱. = کلنگ۱: ◻︎ کو حمیت تا ز تیشه وز کلند / این چنین کُه را بهکلی برکنند (مولوی: ۲۴۱).۲. کلون و قفل چوبی پشت در.