کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: chlore] (شیمی) kolor عنصر غیرفلزی گازی از گروه هالوژنها به رنگ زرد، با بوی تند و زننده که در تهیۀ داروها، موادگندزدا، حشرهکشها و تصفیۀ آب به کار میرود.
-
جستوجو در متن
-
داراشکنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dār[']eškane مادهای سمی که از ترکیب کلر و جیوه یا ترکیب جیوه و سمالفار به دست میآید.
-
سوبلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sublimé] ‹سوبلیمه› (شیمی) sublame ترکیب کلر و جیوۀ دوظرفیتی که سفیدرنگ، بیبو و بسیار سمّی است و برای ضدعفونی کردن زخمها، از بین بردن قارچها و حشرهها و نیز در صنعت چاپ بر روی پارچه کاربرد دارد.
-
کلمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: calomel] ‹کالومل› (پزشکی) kalomel مادهای سفید و متبلور که از ترکیب جیوه و کلر به دست میآید و در طب به عنوان مسهل، ضد ورم، و داروی دفع کرم روده به کار میرود؛ کلرور مرکورو؛ کلرور جیوه.
-
هالوژن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: halogène] (شیمی) hāložen هر یک از عناصر غیرفلری و بسیار فعال گروه هفتم جدول تناوبی شامل فلوئور، کلر، برم، ید، و آستاتین که در ترکیب با فلزات، نمک تولید میکنند.