کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفتار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفتار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kaftār پستانداری گوشتخوار شبیه سگ که دستهایش از پاها بلندتر است و معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه میکند.
-
جستوجو در متن
-
عرجا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عرجاء] [قدیمی] 'arjā ۱. [مؤنثِ اعرج] = اعرج۲. (اسم) کفتار.
-
پیرکفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) pirkaftār ۱. کفتار پیر.۲. [مجاز] مرد یا زن پیر زشت و بدخو.
-
عرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹عرینه› [قدیمی] 'arin ۱. انبوه درخت یا خار؛ بیشه.۲. نیزار.۳. جایگاه شیر، کفتار، و گرگ.