کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشیک دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کشیک چی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [منسوخ] kešikči نگهبان؛ مراقب.
-
جستوجو در متن
-
نگهبانی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹نگاهبانی› negahbāni ۱. مراقبت؛ محافظت؛ پاسبانی؛ کشیک دادن.۲. (اسم) محلی که نگهبان در آنجا انجام وظیفه میکند.