کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کشف الآیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] kašfol'āyāt فهرستی الفبایی از کلمات یا آیات قرآن با ذکر شمارۀ سوره و آیه.
-
کشف الابیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] kašfol'abyāt فهرستی الفبایی از ابیات موجود در یک کتاب.
-
جستوجو در متن
-
استکشاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estekšāf کشف کردن.
-
اکتشاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ektešāf کشف کردن.
-
مکاشفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مکاشَفَة] ‹مکاشفت› mokāšefe ۱. کشف کردن.۲. آشکار کردن؛ امری را ظاهر کردن.۳. (تصوف) آشکار شدن اسرار بر سالک بدون تفکر و اندیشه.
-
انکشاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enkešāf ۱. آشکار شدن؛ پدیدار شدن.۲. کشف کردن.۳. [قدیمی] برهنه شدن.
-
تعمیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تعمیَة] ta'miye ۱. [مجاز] پوشیده ساختن معنی؛ معما گفتن.۲. (ادبی) در بدیع، بیان مطلبی به قلب و تصحیف و تبدیل کلمات یا بیان کردن مطلبی به شکل رمز و غوامض حساب که پس از تفکر و تعمق بسیار معنی آن کشف شود.۳. [قدیمی] نابینا کردن؛ کور ...
-
آگاهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [پهلوی: ākāsīh] 'āgāhi ۱. خبر داشتن؛ اطلاع.۲. هوشیاری؛ آگاه بودن: ◻︎ عبادت به تقلید، گمراهی است / خُنُک رهرویی را که آ گاهی است (سعدی۱: ۱۷۸).۳. (اسم) سازمان نیروی انتظامی برای کشف دزدی، جنایت، و دستگیر کردن بزهکاران؛ تٲمینات.۴. (اسم)...
-
علم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: علوم] 'elm ۱. دانستن؛ یقین کردن.۲. یقین.۳. (اسم) معرفت؛ دانش.〈 علم ازلی: علم الهی؛ علم غیب.〈 علم اسفل: [قدیمی] حکمتِ طبیعی.〈 علم اوسط: علم ریاضی.〈 علم بیان: [قدیمی] علمی که بهوسیلۀ آن میتوان فهمید کدام...