کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kašān ۱. خیمهای که با یک ستون برپا کنند.۲. گنبدی.۳. خیمۀ سپاهی.۴. چادر قلندری.
-
کشان
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ کشاندن و کشانیدن) ke(a)šān ۱. =کشاندن۲. کشاننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دامنکشان.۳. (قید) [قدیمی] = 〈 کشانکشان〈 کشانکشان: (قید) در حال کشیدن و بردن.
-
واژههای مشابه
-
کش کشان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) kaškašān, keškešān در حالت کشیدن؛ کشانکشان: ◻︎ کشکشانش آوریدند آن طرف / او فغان برداشت در تشنیع و تَف (مولوی: ۴۵۸).
-
پای کشان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) pāyke(a)šān = پاکشان
-
دامن کشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] dāmankešān ۱. آنکه از روی ناز و غرور و تکبر حرکت کند؛ رونده به نازوخرام.۲. (قید) در حال کشیدن دامن؛ در حال خرامیدن با ناز و غرور: ◻︎ او میرود دامنکشان، من زهر تنهایی چشان / دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم میرود (سعدی۲: ۴۳۹).
-
جستوجو در متن
-
رفل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rafl خرامان رفتن؛ خرامیدن؛ دامنکشان رفتن.
-
کشانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کشان [= کوشان]، سرزمینی شامل قسمت شرقی ایران، افغانستان، و ترکستان امروزی) košāni از مردم کشان: ◻︎ کشانی هم اندر زمان جان بداد / چنان شد که گفتی ز مادر نزاد (فردوسی: ۳/۱۸۵).
-
شرب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم)[قدیمی] šarb نوعی پارچۀ کتانی نازک و لطیف که از آن دستار یا پیراهن میدوختند: ◻︎ دامنکشان همی شد در شرب زرکشیده / صد ماهرو ز رشکش جَیب قصب دریده (حافظ: ۸۴۶).
-
یده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹جده› [قدیمی] yade نوعی سِحر که در آن با استفاده از سنگهای مخصوصی برف و سرمای شدید ایجاد میکردند و بیشتر توسط مغولان انجام میشد؛ جدامیشی: ◻︎ اشک را مویکشان بر سر مژگان آورد / کار سنگ یده از نالهٴ نی میآید (صائب: ۷۸۴).