کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرنش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرنش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] korneš ۱. فروتنی؛ تواضع.۲. سر فرود آوردن در برابر شخص بزرگ.
-
جستوجو در متن
-
اولجامیشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی] ‹الجامیشی، الجامشی› [قدیمی] 'uljāmiši ۱. کرنش؛ تعظیم.۲. [مجاز] اطاعت؛ فرمانبرداری.
-
تعظیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'zim ۱. بزرگ کردن؛ بزرگ داشتن.۲. احترام کردن؛ کرنش کردن؛ سر فرود آوردن پیش کسی بهرسم احترام.
-
نوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) [قدیمی] navān ۱. نالان: ◻︎ همه پیش نوشینروان آمدند / ز کار گذشته نوان آمدند (فردوسی: ۷/۱۱۵).۲. در حال حرکت.۳. خرامان.۴. (صفت) خمیده.۵. (صفت) ضعیف.۶. فریادزنان.۷. (قید) تعظیمکنان؛ کرنشکنان.