کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) koro(a)n = کرند
-
جستوجو در متن
-
تکلف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] takallof ۱. رنج و سختی بر خود نهادن؛ به خود رنج دادن.۲. تظاهر کرن به امری؛ کاری به مشقت و خلاف عادت کردن.
-
کرند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) korand ۱. اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد؛ کرن؛ کرنده؛ کرنگ؛ کورنگ؛ کران.۲. میدان اسبدوانی.۳. حلقه؛ جرگۀ مردم.