کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شیبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شیبَة] (زیستشناسی) šaybe ریحان کرمانی؛ افسنتین.
-
بزمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bazme گوشهای از بزمگاه؛ قسمتی از مجلس عیش و عشرت: ◻︎ ارم نقشی از بزمهٴ بزم اوست / قیامت نموداری از رزم اوست (خواجوی کرمانی: لغتنامه: بزمه).
-
شال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šāl ۱. نوعی پارچۀ ساده یا گلدار که از پشم یا کرک بافته میشود. Δ شال کرمانی و شال کشمیری معروف است.۲. بالاپوشی که از پارچۀ پشمی خشن میدوزند و کشاورزان به تن میکنند.۳. پارچهای دراز و کمپهنا که دور کمر یا سر میبندند.