کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرا
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر + حرف اضافه) [مخففِ که را] [قدیمی] kerā ۱. کدام کس را؛ چه کس را.۲. هرکه را؛ هرکس را.
-
کرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کراء] [قدیمی] kerā = کرایه〈 کرای چیزی (کاری) را کردن: به زحمتش ارزیدن؛ ارزش آن را داشتن: ◻︎ اگرچه گوهر نظمم کرای آن نکند / که من نثار کنم بر جناب حضرت شاه (ابنیمین: ۵۱۳).
-
واژههای همآوا
-
کرع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] kar' دهان را در آب فروبردن و آشامیدن آب.
-
جستوجو در متن
-
کرایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: کراء] kerāye ۱. مزد؛ اجرت.۲. پولی که مستاجر بابت اجارۀ خانه، مغازه، یا دواب بدهد؛ کرا.