کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کتیرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُریانی] ‹کتیره› (زیستشناسی) katirā شیرۀ خشکشدۀ گون که از شکاف ساقههای آن به دست میآید و مصرف دارویی و صنعتی دارد.
-
جستوجو در متن
-
صمغ القتاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] samqolqatād کتیرا.
-
قتاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qatād درختی خاردار که از ساقۀ آن کتیرا میگیرند؛ گون.
-
ژد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زد› (زیستشناسی) [قدیمی] žad ۱. کتیرا.۲. انگم؛ صمغ درخت.
-
آهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آهر› 'āhār مادهای مرکب از نشاسته، کتیرا، و مانند آن که به پارچه یا کاغذ میزنند تا محکم، سفت و براق شود.
-
گون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کون› (زیستشناسی) gavan گیاهی خاردار با ساقههای ستبر و شاخههای بلند و انبوه و گلهای سرخ، بنفش، سفید یا زرد کمرنگ که از آن کتیرا میگیرند؛ دهله.
-
پت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تِبِت، تِبِد› [قدیمی] pat ۱. پرز؛ کرک.۲. پشم نرمی که از بن موهای بز میروید و از آن شال و پارچههای لطیف میبافند؛ بزشم؛ بزوشم؛ بزوش؛ تَفتیک.۳. مایعی که از نشاسته یا کتیرا درست میکنند و به پارچه میزنند تا سخت و براق شود؛ لعاب؛ آهار.