کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتابنگاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کتاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: کتُب] ketāb ۱. نوشته.۲. اوراق چاپشدۀ جلدشده.۳. [قدیمی، مجاز] قرآن.۴. [قدیمی] نامه.〈 کتاب مقدس: کتابی مشتمل بر عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) و کتابهای دیگر از پیامبران بنیاسرائیل.
-
کتاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: کتاتیب] kottāb ۱. [جمعِ کاتب] =کاتب۲. دبستان؛ مکتب.
-
نگاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) negāri ۱. چراغ شیرهکشی؛ اسبابی که با آن شیرۀ تریاک را تدخین میکنند.۲. (اسم، صفت نسبی، منسوب به نگار) بخش دوم معدۀ نشخوارکنندگان که روی آن نقشونگارهای مسدسشکل است.
-
کتاب خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ketābxān ۱. خوانندۀ کتاب؛ کسی که زیاد کتاب میخواند.۲. [مجاز] باسواد.
-
کتاب فروش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] ketābforuš کسی که کتاب میفروشد؛ فروشندۀ کتاب.
-
کتاب فروشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] ketābforuši ۱. شغل و عمل کتابفروش.۲. (اسم) فروشگاه کتاب.
-
آب نگاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (جغرافیا) 'ābnegāri علمی که دربارۀ آبهای سطح زمین و وضع و مقدار و چگونگی آنها و جریان آب رودخانهها و دریاچهها و دریاها بحث میکند.
-
انگشت نگاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'angoštnegāri ضبط اثر خطهای سر انگشتان بهویژه انگشت اشاره برای شناسایی یا امضا.