کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cobalt] (شیمی) kobālt عنصر فلزی سفیدرنگ، سخت، چکشخوار، قابل مفتول شدن، نامحلول در آب، و محلول در اسید ازتیک که در تهیۀ برخی آلیاژها، رنگها، و جلادهندهها به کار میرود.〈 کبالتِ ۶۰: کبالت رادیواکتیو که در معالجۀ سرطان از آن استف...
-
جستوجو در متن
-
رودیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: rhodium] (شیمی) rod[i]yom فلزی سخت و شبیه کروم و کبالت که در کلوخههای طلا یافت میشود و از ترکیب با طلای سفید آلیاژی بسیار سخت و بادوام میسازد.