کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاویش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاویش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کویش، کویشه› [قدیمی] kāviš ۱. ظرفی که در آن شیر گاو را میدوشند؛ گاودوش؛ گاودوشه.۲. ظرف ماست یا دوغ.
-
جستوجو در متن
-
گاودوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گاودوشه› gāvduš ظرفی که در آن شیر گاو را میدوشند؛ گاویش؛ کاویش؛ کویش؛ کویشه؛ دوشه.
-
دوشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دوشنه› [قدیمی] duše ظرف شیر دوشیدن؛ ظرفی که در آن شیر بدوشند؛ گاودوش؛ گاودوشه؛ کاویش.