کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کامیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] kāmyār کامیاب؛ کامروا.
-
جستوجو در متن
-
سنجق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی، جمع: سناجِق] [قدیمی] sanjaq ۱. عَلَم؛ پرچم؛ بیرق؛ لوا: ◻︎ وآن سنجق صدهزار نصرت / بر موکب نوبهار آمد (مولوی۱: ۲۸۳).۲. در تقسیمات سابق مملکت عثمانی، قسمتی از یک ولایت یا ایالت: ◻︎ چو بر بُراق سعادت کنون سوار شدم / به سوی سنجق سلطان کامیار ...