کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کالسکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کالسکه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] kāleske ۱. اتاقکی چرخدار برای حمل مسافر که توسط یک یا چند اسب کشیده میشود.۲. وسیلۀ نقلیۀ کوچک چرخدار برای حمل نوزادان.
-
واژههای مشابه
-
کالسکه چی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [روسی. فارسی] kāleskeči رانندۀ کالسکه.
-
جستوجو در متن
-
عربانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] 'arabāne گاری؛ کالسکه؛ دلیجان.
-
کوپه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: coupé] kupe ۱. ویژگی نوعی اتومبیل کوچک، دودَر، و سقفدار.۲. [منسوخ] ویژگی نوعی کالسکۀ سقفدار.
-
دلیجان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فرانسوی: diligence] delijān کالسکۀ بزرگ سرپوشیده با چهار چرخ، برای حملونقل مسافر که پیش از پیدا شدن اتوبوس با آن مسافرت میکردند و بهوسیلۀ دو اسب یا بیشتر کشیده میشد.