کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کافوربیزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کافوربیزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [معرب. فارسی] [قدیمی] kāfurbizi ۱. عمل کافوربیز.۲. [مجاز] باریدن برف.
-
جستوجو در متن
-
کافوربیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب. فارسی] [قدیمی] kāfurbiz ۱. کافوربیزنده؛ کافوربار.۲. [مجاز] بارندۀ برف: ◻︎ هوا کافوربیزی مینماید / هوای ما اگرسرد است شاید (نظامی۲: ۲۷۸).