کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاشی مومرنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کاشی پز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāšipaz کسی که آجر کاشی درست میکند؛ کاشیتراش؛ کاشیساز؛ کاشیگر.
-
کاشی ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kašisaz = کاشیپز
-
کاشی کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāšikār کسی که آجر کاشی را در ساختمانها کار میگذارد.
-
کاشی کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kāšikāri ۱. نصب کردن آجر کاشی در ساختمانها؛ شغل و عمل کاشیکار.۲. ویژگی بنایی که در آن کاشی نصب شده.