کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاسد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاسد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] kāsed بیرونق؛ بیرواج.
-
جستوجو در متن
-
مندک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مندکّ] [قدیمی] mondak[k] ۱. پست.۲. کم؛ اندک.۳. کاسد؛ کساد کالا.
-
شاه بو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شاهبوی› [قدیمی] šāhbu ۱. عنبر.۲. مشک: ◻︎ بیقیمت است شکّر از آن دو لبان اوی / کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی (رودکی: ۵۱۳).