کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kāst ۱. دارای کمی؛ ناقص.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] کمی؛ کاهش.
-
کاست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cassette] kāset محفظۀ پلاستیکی مستطیلشکل و کوچک دارای دو قرقره که نوار به دور آنها پیچیده میشود.
-
واژههای مشابه
-
کاست کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kāstkār متقلب؛ دروغگو.
-
جستوجو در متن
-
سیلاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹سیلآب› seylāb آب فراوان که بر روی زمین جاری شود؛ جریان سریع آب؛ سیل: ◻︎ ببند ای پسر دجله در آبکاست / که سودی ندارد چو سیلاب خاست (سعدی۱: ۹۸).
-
آلبوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: album] 'ālbom ۱. دفتری با جلد مقوایی کلفت و برگهای ضخیم چسبدار با جیبهای پلاستیکی برای نگهداری مجموعههای عکس، تمبر و غیره.۲. مجموعهای که در آن این دفترها یا اشیا نگهداری میشود.۳. مجموعۀ آهنگها و ترانههای یک خواننده در یک ...