کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارگشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارگشا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کارگشای› [مجاز] kārgošā ١. [عامیانه] کسی که به دیگری کمک میکند و کار او را راه میاندازد؛ آنکه مشکل کسی را برطرف میسازد؛ گشایندۀ کار.٢. دلال؛ واسطه.۳. (اسم، صفت) خداوند.
-
جستوجو در متن
-
کارساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kārsāz کارگشا؛ مشکلگشا؛ چارهجو.
-
کارگشایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] kārgošāy(')i عمل کارگشا؛ کارراهاندازی؛ کارسازی.
-
گشا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ گشادن) gošā ۱. = گشادن۲. گشاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): مشکلگشا، کارگشا، کشورگشا.