کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارگزاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارگزاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kārgozāri ۱. شغل و عمل کارگزار.۲. مؤسسهای که واسطۀ خریدوفروش املاک و سایر معاملات میشود.۳. (سیاسی) [منسوخ] محل استقرار کارگزار.
-
جستوجو در متن
-
مصلحت گزاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] masla(e)hatgozāri ۱. صلاحاندیشی؛ خیراندیشی.۲. کارگزاری.