کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارگردان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارگردان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kārgardān ١. (سینما) آنکه فیلمی را تهیه کرده و آنرا بر صحنه میآورد.۲. آنکه کاری یا جایی را اداره میکند.
-
جستوجو در متن
-
کات
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [انگلیسی: cut] (سینما) kāt دستور قطع کار توسط کارگردان در حین فیلمبرداری.
-
تعزیه گردان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] ta'ziyegardān گرداننده و ادارهکنندۀ تعزیه؛ کارگردان تعزیه.
-
متولی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: متَولّی] mote(a)valli ۱. کسی که کاری به عهدۀ او سپرده شده؛ سرپرست؛ کارگردان.۲. سرپرست املاک موقوفه.۳. جانشین.
-
سناریو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی:scénario] (سینما) senāriyo داستان یا شرح صحنههای یک فیلم که در آن بیشتر به طرحریزی صحنهها و مناظری که باید فیلمبرداری شود و چگونگی حرکت دوربینها و گرفتن تصویر از هنرپیشگان توجه میشود و کارگردان از روی آن فیلم را تهیّه میکند.
-
کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [پهلوی: kar] kār ۱. آنچه کسی انجام میدهد؛ عمل.۲. فعالیتی که فرد در ازای آن پول دریافت میکند؛ پیشه؛ شغل.۳. آنچه فرد را به خود مشغول میکند؛ سرگرمی.۴. وظیفه.۵. گرفتاری؛ مشغولیت.۶. کار گرهخورده؛ مشکل.۷. [مجاز] محصول؛ تولیدشده؛ اثر: ای...