کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹کاریگر› kārgar ١. [مقابلِ کارفرما] کارکننده؛ کسی که در کارخانه یا کارگاه کار میکند و مزد میگیرد.۲. دارای تٲثیر؛ مؤثر: دارو بر او کارگر نشد.〈 کارگر آمدن: (مصدر لازم) = 〈 کارگر شدن: ◻︎ ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا / ولی چه سود ی...
-
جستوجو در متن
-
بازیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] bāzyār کارگر کشاورزی؛ برزگر؛ زارع.
-
فعله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فَعَلَة، جمعِ فاعل] [مجاز] fa'le کارگر ساختمانی؛ عمله؛ مزدور.
-
ناوه کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) nāvekeš کارگر ساختمانی که ناوه را حمل میکند.
-
اضافه کاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [عامیانه] 'ezāfekāri ۱. کار کردن کارمند یا کارگر بیش از چند ساعتی که برای کار در روز معین شده.۲. (اسم) پولی که بابت این کار اضافی به کارمند یا کارگر داده میشود.
-
باسمه چی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] [منسوخ] bāsmeči کارگر چاپخانه که اوراق را چاپ میکند؛ چاپچی.
-
عملگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'amalegi عمله بودن؛ شغل و عمل کارگر ساختمان.
-
بیل دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) bildār کارگر ساختمان یا کشاورز که با بیل کار میکند.
-
جاشو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمع: جاشوان] jāšu کسی که در کشتی کار میکند؛ کارگر کشتی؛ ملاح.
-
پیش مزد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pišmozd مزدی که پیشکی به کارگر داده شود؛ مساعده؛ بیعانه.
-
رنجبر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ranjbar ۱. زحمتکش.۲. کارگر.
-
بناگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، فارسی] [قدیمی] ba(e)nāgar ۱. معمار؛ بنا.۲. کارگر ساختمانی.
-
چاپچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [سنسکریت. ترکی] čāpči ۱. چاپکننده.۲. کارگر چاپخانه.
-
فرم بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] formband کارگر چاپخانه که فرم مطالب را تنظیم کرده و برای چاپ آماده میکند.