کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چینی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به چین، کشوری در شرق آسیا) čini ۱. مربوط به چین.۲. از مردم چین.۳. تهیهشده در چین.۴. (اسم) ظرفهایی که از خاک مخصوصی موسوم به کائولن ساخته میشود. Δ چون این خاک ابتدا در چین بهدست آمده به این اسم نامیده شده.۵. (اسم) نوعی خاک ا...
-
واژههای مشابه
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [عامیانه، مجاز] 'asbābčini ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی؛ فتنهانگیزی.
-
شاه چینی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شاهصینی› [قدیمی] šāhčini عصارۀ گیاهی که در چین میروید. خشکشدۀ آن را در طب قدیم برای تخفیف درد و ورم روی عضو میمالیدند.
-
مقدمه چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] moqaddamečini ذکر مقدمه برای بیان مطلبی.
-
حروف چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] horufčini شغل و عمل حروفچین.
-
سخن چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] soxančini خبرکشی؛ نمامی؛ دوبههمزنی.
-
جستوجو در متن
-
وشایت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: وشایة] [قدیمی] vešāyat ۱. سخنچینی کردن.۲. نمامی؛ سخنچینی.
-
ایناغی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مغولی. فارسی] [قدیمی] 'i(ay,ey)nāqi سخنچینی.
-
مرتبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) martabān نوعی ظرف چینی.
-
نمایم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نمائم، جمعِ نَمیمَة] [قدیمی] namāyem سخنچینیها.
-
غمز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] qamz ۱. اشاره کردن با چشم و ابرو؛ چشمک زدن؛ نازوعشوه.۲. سخنچینی کردن؛ فاش کردن راز کسی؛ نمامی؛ سخنچینی.〈 غمز کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] سخنچینی کردن؛ راز کسی را فاش کردن.
-
خبرچینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [مجاز] xabarčini ۱. سخنچینی.۲. جاسوسی.
-
نقله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نُقلَة] [قدیمی] noqle ۱. انتقال؛ از جاییبهجایی شدن.۲. سخنچینی.