کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چیننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) činande ۱. ویژگی کسی که میوه یا گل از درخت جدا کند.۲. ویژگی کسی که چیزهایی را با نظموترتیب کنار هم قرار دهد.
-
جستوجو در متن
-
چین
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ چیدن) čin ۱. = چیدن۲. چیننده (در ترکیب با کلمه دیگر): خوشهچین، گلچین.۳. چیده (در ترکیب با کلمه دیگر): دستچین.۴. (اسم مصدر) عمل چیدن: چین بهاره.