کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکش خور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چکش خور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) čak[k]ošxor فلزی که قابل کوبیدن و چکش زدن باشد؛ فلزی که بتوان آن را با چکش زدن بهصورت ورق یا تخته درآورد.
-
واژههای مشابه
-
چکش پرانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (ورزش) čak[k]ošparāni پراندن چکش؛ از ورزشهای دوومیدانی که گلولهای به وزن ۷ کیلو و ۷۰۰ گرم را که بر سر مفتول فلزی آویزان است؛ پرتاب میکنند.
-
چکش کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) čak[k]oškāri عمل چکش زدن به فلزات؛ کوبیدن و صاف کردن فلزات با چکش.