کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چکاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: čakāt] ‹چکاده، چکاه، سبکاد، چهاد› [قدیمی] čakād ۱. جلو سر؛ پیش سر؛ میان سر؛ تارک؛ بالای پیشانی؛ سرچکاد: ◻︎ شبوروز غرقه در احسان اویم / که تاجیست احسان او بر چکادم (سنائی۲: ۲۰۰).۲. سرکوه؛ بالای کوه؛ قله: ◻︎ بیامد دوان دیدهبان از چکاد ...
-
واژههای مشابه
-
دوخ چکاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹روخچکاد، رودچکاد› [قدیمی] duxčakād = روخچکاد
-
روخ چکاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دوخچکاد، رودچکاد› [قدیمی] ruxčakād کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد و پیش سر او موی نداشته باشد؛ تویل؛ دغسر؛ اصلع: ◻︎ ایستاده بهخشم بر در او / این بهنفرین سیاه روخچکاد (حکاک: شاعران بیدیوان: ۲۸۶).
-
جستوجو در متن
-
چهاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čahād =چکاد
-
سبکاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ چکاد] sabkād = چکاد
-
رودچکاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] rudčakād = روخچکاد
-
سرچکاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] sarčakād = چکاد: ◻︎ دغ بود سرچکاد تو چون طاس / دیو را زاو همیشه هست هراس (عمید لومکی: لغتنامه: سرچکاد).