کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوگان بازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چوگان بازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (ورزش) čo[w]gānbāzi چوگان
-
واژههای مشابه
-
چوگان باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (ورزش) čo[w]gānbāz کسی که چوگانبازی میکند.
-
جستوجو در متن
-
بیسبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: baseball] (ورزش) beysbāl نوعی بازی گوی و چوگان که میان دو گروه نهنفری انجام میشود.
-
باختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) bāxtan ۱. پول خود را در قمار از دست دادن؛ بازیدن.۲. شکست خوردن؛ مغلوب شدن در بازی یا قمار.۳. از دست دادن.۴. (مصدر لازم) [قدیمی] بازی کردن: چوگان باختن.
-
بیلیارد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: billiard] bil[i]yārd نوعی بازی گوی و چوگان که روی میزی بزرگ با روکش ماهوت، داری چهار سوراخ در چهار گوشه و دو سوراخ در دو طرف انجام میشود و بازیکن باید گویها را با چوگان در سوراخ بیندازد.
-
هاکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: hockey] ‹هوکی› (ورزش) hāki بازی گویوچوگان که مانند فوتبال بین دو دستۀ ۱۱ نفری در یک زمین مستطیلشکل با دو دروازه صورت میگیرد و هریک از دو دسته سعی میکنند گوی را وارد دروازۀ حریف بکنند.