کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوگان باختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چوگان باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (ورزش) čo[w]gānbāz کسی که چوگانبازی میکند.
-
چوگان بازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (ورزش) čo[w]gānbāzi چوگان
-
جستوجو در متن
-
باختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) bāxtan ۱. پول خود را در قمار از دست دادن؛ بازیدن.۲. شکست خوردن؛ مغلوب شدن در بازی یا قمار.۳. از دست دادن.۴. (مصدر لازم) [قدیمی] بازی کردن: چوگان باختن.
-
پهنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pahne ۱. پهنا؛ گشادگی؛ وسعت.۲. عرصه؛ میدان.۳. [قدیمی] نوعی چوگان که سر آن پهن و مانند کفچه بوده و با آن گویبازی میکردهاند: ◻︎ نامه نویسد بدیع و نظم کند خوب / تیغ زند نیک و پهنه بازد و چوگان (فرخی: لغتنامه: پهنه باختن).