کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چریک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چریک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹چری› čerik ۱. پارتیزان.۲. سرباز داوطلب که در نظام خدمت نکرده و تعلیمات نظامی را فرانگرفته باشد و در جنگ به سربازان میکند؛ حَشَر.
-
جستوجو در متن
-
چته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čate ۱. چریک؛ سرباز داوطلب.۲. دستهای سرباز پارتیزان.
-
حشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hašar ۱. سپاه مزدور؛ چریک.۲. گروه انبوه؛ فوج.
-
حشری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به حَشَر) [عربی. فارسی] hašari ۱. [عامیانه] شهوتران.۲. [قدیمی] سرباز مزدور؛ چریک.